مقاله در مورد روش های نمونهگیری در حسابرسی و سایر روشهای انتخاب اقلام برای آزمون دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله در مورد روش های نمونهگیری در حسابرسی و سایر روشهای انتخاب اقلام برای آزمون کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله در مورد روش های نمونهگیری در حسابرسی و سایر روشهای انتخاب اقلام برای آزمون،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
روش های نمونهگیری در حسابرسی
و سایر روشهای انتخاب اقلام برای آزمون
كلیـات
1 . هدف این بخش، ارائه استانداردها و راهنماییهای لازم درباره چگونگی استفاده از روشهای نمونهگیری در حسابرسی و سایر روشهای انتخاب اقلام برای آزمون بهمنظور گرداوری شواهد حسابرسی است.
2 . حسابرس هنگام طراحی روشهای حسابرسی باید شیوههای مناسبی را جهت انتخاب اقلام برای آزمون بهگونهای تعیین نماید كه بتواند شواهد حسابرسی لازم را بهمنظور دستیابی به هدفهای آزمون حسابرسی گرداوری كند.
تعاریف
3 . نمونهگیری در حسابرسی (نمونهگیری) عبارت است از بكارگیری روشهای حسابرسی درباره كمتر از 100 درصد اقلام تشكیلدهنده مانده یكحساب یا یك گروه معاملات بهگونهای كه همه واحدهای نمونهگیری، شانس انتخاب شدن داشته باشند. این روش، حسابرس را دركسب و ارزیابی شواهد حسابرسی مربوط به برخی ویژگیهای اقلام انتخابی بهمنظور نتیجهگیری درباره جامعه مورد آزمون یاری میكند. نمونهگیری در حسابرسی میتواند با استفاده از رویكرد آماری یا غیرآماری انجام شود.
4 . اشتبـاه از دیدگاه این بخش بهمعنای انحراف از كنترلها (در موارد اجرای آزمون كنترلها) یا تحریف (در موارد اجرای آزمونهای محتوا) است. همچنین، مجموع اشتباه بهمعنای ضریب انحراف یا مجموع موارد تحریف است.
5 . اشتباه غیرمعمول عبارت از اشتباهی است كه تنها از یكرخداد استثنایی و قابل تشخیص ناشی میشود و ازاینرو، معرف اشتباهات موجود در جامعه نیست.
6 . جامعـه عبارت است از مجموعه كاملی از اطلاعات كه نمونه از آن انتخاب میشود و حسابرس میخواهد درمورد آن نتیجهگیری كند. برای مثال، همه اقلام تشكیلدهنده مانده یكحساب یا یكگروه معاملات. یكجامعه میتواند به طبقات یا جامعههای فرعی تقسیم شود كه هرطبقه بهطور جداگانه مورد رسیدگی قرار گیرد. “جامعه” در این بخش بهگونهای بكار میرود كه “طبقه” را نیز دربر گیرد.
7 . خطر نمونهگیری از این احتمال ناشی میشود كه نتیجهگیری حسابرس براساس نمونه ممكن است با نتیجهگیری وی از اجرای همان روش حسابرسی درباره تمامی اقلام تشكیل دهنده جامعه، متفاوت باشد. دونوع خطر نمونهگیری وجود دارد:
الف- خطر اینكه درمورد آزمون كنترلها، حسابرس خطر كنترل را كمتر از میزان واقعی تعیین كند یا درمورد آزمونهای محتوا، چنین نتیجهگیری كند كه اشتباه با اهمیتی وجود ندارد حالآنكه واقعا وجود دارد. این نوع خطر بر اثربخشی حسابرسی اثر میگذارد و بهاحتمال زیاد، به اظهارنظر نامناسب حسابرس منجر میشود.
ب – خطر اینكه درمورد آزمون كنترلها، خطر كنترل را بیشتر از میزان واقعی تعیین كند یا درمورد آزمونهای محتوا، چنین نتیجهگیری كند كه اشتباه با اهمیتی وجود دارد حالآنكه درواقع وجود ندارد. این نوع خطر بر كارایی حسابرسی اثر میگذارد و معمولا به كار بیشتر برای اثبات نادرستی نتیجهگیری اولیه میانجامد.مكمل ریاضی این خطرها سطح اطمینان نامیده میشود.
8 . خطر غیر نمونهگیری در مواردی ایجاد میشود كه حسابرس بهدلایل نامرتبط با اندازه نمونه، بهنتیجه نادرست برسد. برای مثال، حسابرس ممكن است بهدلایل زیر موفق به تشخیص اشتباه نشود:
. متقاعدكننده بودن بیشتر شواهد حسابرسی نه قطعی بودن آنها.
. بكارگیری روشهای نامناسب.
. تفسیر نادرست شواهد.
9 . واحد نمونهگیری به هریك از اقلام تشكیل دهنده جامعه گفته میشود. برای مثال، هریكاز چكهای صادر شده، فاكتورهای فروش یا ماندههای حساب بدهكاران یا یك واحد پولی.
10 . نمونهگیری آماری به هرنوع نمونهگیری گفته میشود كه ویژگیهای زیر را داشته باشد:
الف- انتخاب تصادفی اقلام نمونه.
ب – استفاده از نظریه احتمالات برای ارزیابی نتایج نمونه، شامل اندازهگیری خطر نمونهگیری.
هرنوع نمونهگیری كه ویژگیهای الف و ب بالا را نداشته باشد، نمونهگیری غیرآماری نامیده میشود.
11 . طبقهبندی یعنی تقسیم جامعه به جامعههای كوچكتری كه هریك بهعنوان گروهی از واحدهای نمونهگیری با ویژگیهای مشابه (اغلب، ارزش پولی) محسوب میشود.
12 . اشتباه قابل تحمل عبارت است از حداكثر اشتباه موجود در جامعه كه حسابرس حاضر بهپذیرش آن است.
شواهد حسابرسی
13 . طبق بخش 50 ” شواهد حسابرسی “، شواهد حسابرسی با استفاده از تركیب مناسبی از آزمون كنترلها و آزمونهای محتوا بهدست میآید. نوع آزمونی كه قرار است اجرا شود در تشخیص بكارگیری روشهای حسابرسی مناسب برای گرداوری شواهد حسابرسی دارای اهمیت است.
آزمون كنترلها
14 . طبق بخش 40 ” براورد خطر و سیستم كنترل داخلی “، آزمون كنترلها درصورتی انجام میشود كه حسابرس قصد داشته باشد خطر كنترل مربوط به یكادعای مشخص را پایینتر از حدبالا براورد كند.
15 . حسابرس براساس شناخت خود از سیستمهای حسابداری و كنترل داخلی، ویژگیها یا صفاتی را مشخص میكند كه اجرای یككنترل و همچنین، شرایط احتمالی انحراف از رعایت كامل آن را نشان میدهد. حسابرس سپس میتواند بود یا نبود صفات را آزمون كند.
16 . نمونهگیری در حسابرسی برای مقاصد آزمون كنترلها عموما در مواردی مناسب است كه شواهدی از اجرای كنترلها باقی میماند (برای مثال، امضای سفارش فروش توسط مدیر اعتبارات بهعنوان تصویب اعتبار مشتری یا شواهد مجوز ورود دادهها به سیستم رایانهای).
آزمونهای محتوا
17 . آزمونهای محتوا با مبالغ سروكار دارد و بر دوگونه است: روشهای تحلیلی و آزمون جزییات معاملات و مانده حسابها. هدف آزمونهای محتوا، كسب شواهد حسابرسی لازم برای كشف تحریفهای با اهمیت در صورتهای مالی است. در موارد اجرای آزمونهای محتوای جزییات معاملات و مانده حسابها، از نمونهگیری و سایر شیوههای انتخاب اقلام برای آزمون و گرداوری شواهد حسابرسی بهمنظور اثبات یكیا چند ادعای مرتبط به هرمبلغ منعكس در صورتهای مالی (مانند اثبات وجود مانده حسابهای دریافتنی) یا براورد مستقل برخی مبالغ (مانند، ارزش موجودیهای ناباب) میتواند استفاده شود.
ملاحظات مربوط به خطر هنگام كسب شواهد
18 . حسابرس هنگام كسب شواهد باید قضاوت حرفهای خود را در براورد خطر حسابرسی و طراحی روشهای حسابرسی لازم برای اطمینان یافتن از كاهش خطر به یكحد پایین قابل قبول بكار گیرد.
19 . خطر حسابرسی عبارت است از خطر اینكه حسابرس نسبت به صورتهای مالی حاوی تحریف بااهمیت، نظر حرفهای نامناسب اظهار كند. خطر حسابرسی شامل خطر ذاتی (آسیبپذیری مانده یكحساب در برابر تحریف با اهمیت، با این فرض كه هیچ كنترل داخلی برای آن وجود نداشته باشد)، خطر كنترل (خطر اینكه یكتحریف بااهمیت توسط سیستمهای حسابداری و كنترل داخلی بهموقع پیشگیری یا كشف و اصلاح نشود) و خطر عدم كشف (خطر اینكه آزمونهای محتوا نتواند تحریف با اهمیت را كشف كند) است. این عناصر سهگانه خطر حسابرسی باید در فرایند
برنامهریزی برای طراحی روشهای حسابرسی بهمنظور كاهش خطر حسابرسی بهیكحد پایین قابل قبول مورد توجه قرار گیرد.
20 . خطر نمونهگیری و خطر غیرنمونهگیری میتواند براجزای خطر حسابرسی اثر گذارد. برای مثال، حسابرس ممكن است دراجرای آزمون كنترلها به هیچ اشتباهی در نمونهها برخورد نكند و به این نتیجه برسد كه خطر كنترل پایین است، درحالیكه درواقع ضریب اشتباه موجود درجامعه بطور غیرقابل قبولی بالا باشد (خطر نمونهگیری). همچنین، ممكن است اشتباهی در نمونه وجود داشته باشد كه حسابرس نتواند كشف كند (خطر غیرنمونهگیری). حسابرس درارتباط با آزمونهای محتوا میتواند شیوههای گوناگونی را بهمنظور كاهش خطر عدم كشف به یكسطح قابل قبول، اجرا كند. این شیوهها برحسب ماهیت آنها، متضمن خطر نمونهگیری و یا غیرنمونهگیری خواهد بود. برای مثال، حسابرس ممكن است روش تحلیلی نامناسبی را انتخاب كند (خطر غیر نمونهگیری) یا ممكن است تحریف كماهمیتی را در آزمون جزییات پیدا كند، درحالیكه تحریف موجود در جامعه از میزان قابل تحمل بیشتر باشد (خطر نمونهگیری). چهدر آزمون كنترلها و چهدر آزمونهای محتوا، خطر نمونهگیری میتواند با افزایش اندازه نمونه كاهش داده شود، درحالیكه خطر غیر نمونهگیری میتواند ازطریق برنامهریزی، نظارت و بررسی صحیح، كاهش یابد.
روشهای كسب شواهد
21 . روشهای كسب شواهد حسابرسی شامل وارسی، مشاهده، پرسوجو و تاییدخواهی، محاسبه و روشهای تحلیلی است. انتخاب روشهای مناسب به قضاوت حرفهای حسابرس درشرایط موجود بستگی دارد. بكارگیری این روشها اغلب مستلزم انتخاب اقلامی از یكجامعه برای آزمون است.
انتخاب اقلام برای آزمون بهمنظور گرداوری شواهد حسابرسی
22 . حسابرسهنگامطراحیروشهایحسابرسیبایدشیوههایمناسبانتخاباقلام رابرایآزمونمشخصكند. شیوههای قابل استفاده عبارت است از:
الف- انتخاب همه اقلام (رسیدگی 100 درصد)،
ب – انتخاب اقلام خاص، و
پ – نمونهگیری.
23 . تصمیمگیری درمورد اینكه از كدام رویكرد استفاده شود، به شرایط موجود بستگی دارد و بكارگیری هریك از شیوههای بالا یا تركیبی از آنها میتواند درشرایط خاصی مناسب باشد. گرچه تصمیمگیری درباره استفاده از هرشیوه یا تركیبی از آنها، براساس خطر حسابرسی و كارایی حسابرسی صورت میگیرد، اما، حسابرس باید متقاعد شود كه شیوههای مورد استفاده، ازلحاظ تامین شواهد حسابرسی كافی و مناسب برای دستیابی به هدفهای آزمون اثربخش است.
انتخاب همه اقلام
24 . حسابرس ممكن است رسیدگی به كل جامعه (یا یكطبقه) اقلام تشكیلدهنده مانده یكحساب یا یكگروه معاملات را مناسبترین راهكار تشخیص دهد. رسیدگی 100درصد درمورد آزمون كنترلها غیرمتداول اما درمورد آزمونهای محتوا متداول است. برای مثال، رسیدگی 100 درصد ممكن است در موارد زیر مناسب باشد:
. جامعه از یكگروه كوچك اقلام پر ارزش تشكیل شده است.
. خطر ذاتی و خطر كنترل بالاست و سایر شیوهها شواهد حسابرسی مناسب و كافی را فراهم نمیكند.
. ماهیت تكراری محاسبات یا سایر پردازشهای انجام شده توسط سیستمهای اطلاعاتی رایانهای، رسیدگی 100درصد را مقرون بهصرفه میكند.
انتخاب اقلام خاص
25 . حسابرس ممكن است تصمیم بگیرد اقلام خاصی از جامعه را براساس عواملی چون شناخت از فعالیت واحد مورد رسیدگی، براورد اولیه از خطرهای ذاتی و كنترل، و ویژگیهای جامعه مورد آزمون انتخاب كند. انتخاب قضاوتی اقلام خاص درمعرض خطر غیرنمونهگیری است. اقلام خاص انتخابی میتواند شامل موارد زیر باشد:
. اقلام بزرگ یا كلیدی . حسابرس ممكن است تصمیم بگیرد اقلام خاصی را از یكجامعه، بهدلیل مبلغ بالا یا سایر ویژگیهای آن اقلام، چون مشكوك، غیرعادی یا مخاطرهآمیز بودن یا داشتن پیشینه رخداد اشتباه، انتخاب كند.
. همه اقلام بزرگتر از یكمبلغ معین . حسابرس ممكن است تصمیم بگیرد بهمنظور اثبات بخش عمدهای از جمع اقلام مانده یكحساب یا یكگروه معاملات، اقلام بزرگتر از یكمبلغ معین را رسیدگی كند.
. اقلام مورد نیاز برای كسب اطلاعات . حسابرس ممكن است اقلامی را مورد رسیدگی قرار دهد كه اطلاعاتی را درباره موضوعاتی چون ماهیت معاملات، سیستمهای حسابداری و كنترل داخلی، و فعالیت واحد مورد رسیدگی برای وی فراهم میكند.
. اقلام مورد نیاز برای آزمون روشها . حسابرس ممكن است بهمنظور تشخیص اجرای یكروش بخصوص، اقلام خاصی را با استفاده از قضاوت خود انتخاب و رسیدگی كند.
26 . هرچند رسیدگی انتخابی به اقلام خاص مانده یكحساب یا یكگروه معاملات اغلب شیوه مؤثری برای گرداوری شواهد حسابرسی است، اما، نمونهگیری در حسابرسی محسوب نمیشود. نتایج حاصل از اجرای روشهای حسابرسی درمورد اینگونه اقلام نمیتواند بهكل جامعه تعمیم داده شود. حسابرس باید درصورت بااهمیت بودن باقیمانده جامعه، لزوم كسب شواهد مناسب را درباره آن مورد توجه قرار دهد.
نمونهگیری در حسابرسی
27 . حسابرس ممكن است تصمیم بگیرد نمونهگیری در حسابرسی را نسبت به مانده یكحساب یا یكگروه معاملات بكار گیرد. نمونهگیری در حسابرسی میتواند با استفاده از نمونهگیری آماری یا غیرآماری انجام شود. نمونهگیری در حسابرسی در بندهای 31 تا 56 بهتفصیل شرح داده میشود.
مقایسه رویكردهای نمونهگیری آماری و غیرآماری
28 . تصمیمگیری درباره استفاده از رویكرد نمونهگیری آماری یا غیرآماری، به قضاوت حسابرس درباره مؤثرترین روش كسب شواهد حسابرسی مناسب و كافی درشرایط خاص بستگی دارد. برای مثال، درمورد آزمون كنترلها، تحلیل حسابرس از ماهیت و علت اشتباه اغلب بااهمیتتر از تحلیل آماری از صِرف بود یا نبود اشتباه (یعنی، تعداد اشتباه) است. درچنین شرایطی، استفاده از نمونهگیری غیرآماری ممكن است مناسبترین روش باشد.
29 . در موارد استفاده از نمونهگیری آماری، اندازه نمونه میتواند ازطریق نظریه احتمالات یا قضاوت حرفهای تعیین شود. علاوهبراین، اندازه نمونه معیار معتبری برای تمیز رویكرد آماری از غیرآماری نیست. اندازه نمونه تابعی است از عواملی مانند موارد یادشده در پیوستهای 1 و 2 درشرایط مشابه، اثر عواملی چون موارد یاد شده در پیوستهای 1 و 2 براندازه نمونه، صرفنظراز بكارگیری نمونهگیری آماری یا غیرآماری یكسان خواهد بود.
30 . با این وجود كه رویكرد انتخابی حسابرس، اغلب درقالب تعریف نمونهگیری آماری قرار
نمیگیرد، اما، عناصری از رویكرد آماری در آن استفاده میشود. برای مثال، انتخاب تصادفی با استفاده از برنامههای رایانهای اعداد تصادفی. در هرصورت، تنها در مواردی كه رویكرد انتخابی از ویژگیهای نمونهگیری آماری برخوردار باشد، اندازهگیری آماری خطر نمونهگیری، معتبر است.
طراحی نمونـه
31 . حسابرس هنگام طراحی نمونه باید به هدفهای آزمون و ویژگیهای جامعه مورد آزمون توجهكند.
32 . حسابرس ابتدا هدفهای خاص حسابرسی و تركیبی از روشهای حسابرسی را مورد توجه قرار میدهد كه دستیابی به آن هدفها را بهبهترین وجه، امكانپذیر میكند. توجه به ماهیت شواهد حسابرسی موردنظر و شرایط بهوجود آورنده اشتباه احتمالی یا سایر ویژگیهای مربوط به آن شواهد، حسابرس را در تعریف اشتباه و تعیین جامعه برای نمونهگیری، یاری میكند.
33 . حسابرس با درنظر گرفتن هدفهای آزمون، شرایطی را كه اشتباه محسوب میشود، مورد توجه قرار میدهد. برای اطمینان یافتن ازاینكه تمامی شرایط مربوط به هدفهای آزمون و تنها آنشرایط، در تعمیم اشتباهات درنظر گرفته میشود، تشخیص موارد اشتباه، از اهمیت زیادی برخوردار است. برای مثال، در آزمون محتوای مربوط به اثبات وجود حسابهای دریافتنی ازطریق تاییدخواهی، وجوه پرداختی مشتری پیش از تاریخ تاییدیه كه اندكی پس از تاریخ تاییدیه بهدست صاحبكار میرسد، اشتباه محسوب نمیشود. حساب به حساب شدن حسابهای مشتریان نیز بركل مانده حسابهای دریافتنی اثری ندارد. ازاینرو، اشتباه تلقیكردن این موارد در ارزیابی نتایج نمونه حاصل از این روش خاص مناسب نیست، حتی اگر اثر مهمی بر سایر زمینههای حسابرسی چون ارزیابی احتمال وجود تقلب یا كفایت ذخیره مطالبات مشكوكالوصول داشته باشد.
34 . حسابرس دراجرای آزمون كنترلها معمولا براورد اولیهای از ضریب اشتباه مورد انتظار در جامعه مورد آزمون و سطح خطر كنترل، بهعمل میآورد. این براورد براساس شناخت قبلی حسابرس یا رسیدگی به تعداد اندكی از اقلام جامعه صورت میپذیرد. بههمین ترتیب، حسابرس درمورد آزمونهای محتوا نیز معمولا براورد اولیهای از مبلغ اشتباه موجود در جامعه بهعمل میآورد. این براوردهای اولیه در طراحی نمونه حسابرسی و تعیین اندازه نمونه مفید واقع میشود. برای مثال، اگر ضریب اشتباه مورد انتظار بهمیزان غیرقابل قبولی بالا باشد، معمولا آزمون كنترلها انجام نمیشود. اما هنگام اجرای آزمونهای محتوا، چنانچه میزان اشتباه مورد انتظار بالا باشد، ممكن است رسیدگی 100درصد یا استفاده از نمونهای بااندازه بزرگ مناسب باشد.
جامعـه
35 . اطمینان یافتن از وجود هردو ویژگی زیر درباره جامعه مورد آزمون برای حسابرس دارای اهمیت است:
الف- مناسب بودن جامعه برای هدف نمونهگیری، كه شامل درنظر گرفتن جهت آزمون نیز میباشد. برای مثال، چنانچه هدف حسابرس، آزمون بیشنمایی حسابهای پرداختنی است، جامعه میتواند بهشكل صورتریز حسابهای پرداختنی تعریف شود. ازسوی دیگر، در صورت آزمون كمنمایی حسابهای پرداختنی، جامعه بهجای صورتریز حسابهای پرداختنی عبارت خواهد بود از پرداختهای پس از تاریخ ترازنامه، فاكتورهای پرداخت نشده، صورتحسابهای تامینكنندگان مواد و كالا، گزارشهای دریافت كالا كه در حسابها ثبت نشده است یا سایر جامعههایی كه شواهد حسابرسی مربوط به كمنمایی حسابهای پرداختنی را تامین كند.
ب – كامل بودن جامعه، برای مثال، اگر حسابرس قصد داشته باشد فاكتورهای فروش را ازپرونده مربوط انتخاب كند، نتایج حاصل نمیتواند به همه فاكتورهای آن دوره تعمیم یابد، مگر اینكه حسابرس از بایگانی شدن كلیه فاكتورها اطمینان حاصل كند. همچنین، اگر حسابرس قصد داشته باشد نتایج حاصل از نمونه را به عملكرد سیستمهای حسابداری و كنترل داخلی در طول دوره مالی مورد گزارش تعمیم دهد، جامعه باید همه اقلام مرتبط در سرتاسر دوره را شامل شود. طبقهبندی جامعه و استفاده از نمونهگیری تنها برای تصمیمگیری درباره كنترلهای داخلی مثلا 10ماهه اول سال و استفاده از سایر روشهای جایگزین یا نمونهگیری جداگانه در باره دوره 2ماهه باقیمانده، راهكار دیگری است كه میتواند بكار گرفته شود.
طبقهبندی
36 . حسابرس چنانچه جامعه را به جامعههای فرعی جداگانه تقسیم كند كه هریك دارای ویژگیهای مشابهی باشند، كارایی حسابرسی میتواند افزایش یابد. هدف طبقهبندی، كاهش دامنه تغییرات اقلام درون هرطبقه و بنابراین، كاهش اندازه نمونه بدون افزایش نسبی درخطر نمونهگیری است. هرطبقه باید چنان بهروشنی تعریف شود كه هرواحد نمونهگیری بتواند تنها در یكطبقه قرار گیرد.
37 . هنگام اجرای آزمونهای محتوا، مانده یكحساب یا یكگروه معاملات اغلب برحسب ارزش پولی آن طبقهبندی میشود. این كار سبب میشود حسابرس بتواند تلاش خود را متوجه اقلام بزرگتری كند كه بالقوه ممكن است بیشترین اشتباه پولی را بهصورت بیشنمایی داشته باشد. جامعه میتواند براساس ویژگی خاصی نیز طبقهبندی شود كه نشاندهنده خطر بالاتر وجود اشتباه است. برای مثال، هنگام آزمون ارزشیابی حسابهای دریافتنی، ماندهها میتواند برمبنای سن آنها طبقهبندی شود.
38 . نتایج روشهای اجرا شده درمورد نمونههایی از اقلام یكطبقه تنها میتواند به اقلام موجود در آن طبقه تعمیم داده شود. حسابرس بهمنظور نتیجهگیری درباره كل جامعه باید به خطر و اهمیت مربوط به سایر طبقات تشكیلدهنده جامعه نیز توجه كند. برای مثال، 20درصد اقلام یكجامعه ممكن است 90درصد مانده حساب را تشكیل دهد. حسابرس ممكن است تصمیم بگیرد نمونهای از این اقلام را رسیدگی كند. حسابرس نتایج این نمونه را ارزیابی و درباره 90درصد مانده، جدا از 10درصد باقیمانده (كه درمورد آن از نمونه جداگانه یا سایر شیوههای گرداوری شواهد استفاده میشود یا ممكن است كماهمیت تلقی گردد) نتیجهگیری میكند.
انتخاب اقلام براساس ارزش
39 . دراجرای آزمونهای محتوا، بهویژه هنگام آزمون بیشنمایی، تعیین هرواحد پولی (ریال) تشكیلدهنده مانده یكحساب یا یكگروه معاملات بهعنوان واحد نمونهگیری، در بیشتر موارد كارامد است. حسابرس پس از انتخاب واحدهای پولی خاص از درون جامعه، مانند مانده حسابهای دریافتنی، اقلام خاصی از آن را كه حاوی آن واحدهای پولی است، رسیدگی میكند. چنین
رویكردی برای تعریف واحد نمونهگیری این اطمینان را میدهد كه چون اقلام ریالی بزرگتر دارای شانس انتخاب بیشتری هستند، تلاش حسابرس بیشتر معطوف آن اقلام و بهنمونههایی با اندازههای كوچكتر منجر شود. این روش معمولا درارتباط با روش انتخاب منظـم (بهشرح پیوست 3) بكار میرود و درمورد انتخـاب نمونـه از بین اقلام موجـود در پایگاههای اطلاعاتی رایانهای، بیشترین كارایی را دارد.
اندازه نمونه
40 . حسابرس هنگام تعیین اندازه نمونه باید اطمینان یابد كه خطر نمونهگیری به یكسطح پایین قابل قبولی كاهش یافته باشد. اندازه نمونه متاثر از میزانی از خطر نمونهگیری است كه حسابرس حاضر به پذیرش آن میباشد. هرچهخطری كه حسابرس میپذیرد پایینتر باشد، اندازه نمونه بزرگتر میشود.
41 . اندازه نمونه میتواند با بكارگیری یكفرمول آماری یا ازطریق اعمال قضاوت حرفهای متناسب با شرایط موجود تعیین شود. عوامل گوناگون مؤثر در تعیین اندازه نمونه و سطح خطر نمونهگیری در پیوستهای 1 و 2 میآید.
انتخاب نمونه
42 . حسابرس باید اقلام نمونه را بهگونهای انتخاب كند كه همه واحدهای نمونهگیری موجود در جامعه از شانس انتخاب شدن برخوردار باشند. نمونهگیری آماری مستلزم انتخاب اقلام نمونه بهطور تصادفی است، بهگونهای كه هرواحد نمونهگیری از شانس معینی برای انتخاب شدن برخوردار باشد. واحدهای نمونهگیری میتواند اقلام فیزیكی (مانند فاكتورها) یا واحدهای پولی باشد. حسابرس در نمونهگیری غیرآماری از قضاوت حرفهای خود برای انتخاب اقلام نمونه استفاده میكند. ازآنجاكه هدف نمونهگیری، نتیجهگیری درباره كل جامعه است، حسابرس تلاش میكند با انتخاب اقلامی كه ویژگیهای موردنظر جامعه را دارد، نمونهای معرف انتخاب كند و نمونه باید بدون هرگونه جانبداری انتخاب شود.
43 . شیوههای اصلی انتخاب نمونهها، استفاده از جداول یا برنامههای رایانهای اعداد تصادفی، انتخاب منظم و انتخاب بینظم است. هریك از این شیوهها در پیوست 3 شرح داده میشود.
اجرای روشهای حسابرسی
44 . حسابرس در رسیدگی به هرقلم انتخابی باید روشهایی را اجرا كند كه ازلحاظ دستیابی به هدف خاص آزمون موردنظر، مناسب باشد.
45 . اگر یكقلم انتخاب شده ازلحاظ اجرای روش حسابرسی، مناسب نباشد، معمولا آن روش درمورد یكقلم جایگزین اجرا میشود. برای مثال، هنگام آزمون مدارك مربوط به مجوز پرداخت، ممكن است یكچك باطل شده نیز انتخاب شده باشد. اگر حسابرس قانع شود كه آن چك به درستی باطل شده و اشتباهی رخ نداده است، قلم مناسب دیگری را بهجای آن رسیدگی میكند.
46 . گاه، حسابرس به دلایلی چون نبود مدارك مربوط نمیتواند روشهای حسابرسی پیشبی
نی شده را درمورد برخی اقلام انتخابی اجرا كند. اگر روشهای مناسب دیگری نیز درباره آن قلم قابلاجرا نباشد، حسابرس معمولا آن قلم را جزء اشتباهات درنظر میگیرد. رسیدگی به دریافتهای پس از تاریخ ترازنامه در موارد دریافت نكردن پاسخ تاییدیه مثبت بدهكاران، نمونهای از روشهای مناسب دیگر است.
ماهیت و دلیل اشتباهات
47 . حسابرس باید نتایج نمونه، ماهیت و دلیل اشتباهات شناسایی شده و اثر احتمالی آنها را برهدف خاص آزمون و سایر زمینههای حسابرسی، مورد توجه قرار دهد.
48 . حسابرس هنگام اجرای آزمون كنترلها، اساسا به طراحی و اعمال كنترلها و براورد خطر كنترل توجه دارد. اما، هنگامیكه اشتباهاتی شناسایی میشود، حسابرس باید موضوعاتی چون موارد زیر را مورد توجه قرار دهد:
الف- اثر مستقیم اشتباهات شناسایی شده بر صورتهای مالی.
ب – اثربخشی سیستمهای حسابداری و كنترل داخلی و اثر آنها بر رویكرد حسابرسی در مواردی كه، مثلا، اشتباهات از زیرِپاگذاری یكروش كنترل داخلی توسط مدیریت ناشی میشود.
49 . حسابرس ممكن است در تجزیه و تحلیل اشتباهات كشف شده متوجه شود كه بیشتر آنها دارای وجوه مشتركی چون نوع معامله، محل وقوع، خط تولید یا دوره زمانی میباشند. دراینگونه موارد، حسابرس ممكن است همه اقلام با وجوه مشترك در جامعه را شناسایی كند و روشهای حسابرسی را درباره این طبقه گسترش دهد. افزونبراین، چنین اشتباهاتی ممكن است عمدی و نشانهای از تقلب باشد.
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0